سانیارسانیار، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

سانیار

عزیز دلم اشتباهات مرا تکرار نکن .

سلام عزیز دلم تو در خوابی و من برای تو ، از تو می نویسم . چون می خواهم بدانی که در این هفت ماه و نیمِ عمر تو چه بر من گذشته است . روزهایی سخت و ناآرام و شبهایی سیاه و بدون خواب و گاهی هم لحظه های شاد . گل کوچک من ، اکنون در مقطعی هستی که دیدن تو مرا به وجد می آورد و بوسیدن و در آغوش کشیدنت احساس خوشایندی برایم دارد اما می خواهم بدانی که چگونه این هفت ماه گذشت و اکنون هنوز که هنوز است من به خوبی با کودک هفت ماه و نیمه ام کنار نیامده ام . زندگی هر روز سخت تر می شود و فشارهای زندگی هر روز بیشتر ... گاه فکر می کنم آدمها به چه امید زنده اند ؟! به امید پیدا کردن شریکی برای زندگیشان که تا پایان عمر شیرینی عشق هر...
23 فروردين 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سانیار می باشد