سانیار برای اولین بار بارش برف را دید ... نویسنده : مامان سانیار 3:20 عکسهای فصلی 26 دی 1389 175 0 0 ادامه مطلب
گریه نکن مامان یک روز بابا ، سانیار رو برده بود حموم . وقتی لباسهاش رو پوشوندم اونقدر گریه کرد که خودتون اشکهاش رو ملاحظه می کنید . تا وقتی که باباش رو دید ، آروم شد و من این عکس رو ازش گرفتم . ... نویسنده : مامان سانیار 23:50 عکسهای اشک و لبخند 23 دی 1389 322 0 0 ادامه مطلب
ببین چه جوری داره تلویزیون نگاه می کنه !!! ... نویسنده : مامان سانیار 1:10 عکسهای متفرقه 20 دی 1389 195 0 0 ادامه مطلب
پسرم با اسباب بازیهاش حسابی مشغوله ... نویسنده : مامان سانیار 14:50 عکسهای متفرقه 18 دی 1389 183 0 0 ادامه مطلب
پسر عسلیم رو بردمش حموم تا ببرمش خونه عمه محبوبه - تازه از حموم اومده ... نویسنده : مامان سانیار 14:13 عکسهای آب بازی و حمام 16 دی 1389 517 0 0 ادامه مطلب
عزیزم امیدوارم همیشه لبخند روی لبهای نازت باشه ... نویسنده : مامان سانیار 14:10 عکسهای اشک و لبخند 16 دی 1389 274 0 0 ادامه مطلب
گل مامان داره بازی می کنه و موهای عروسکش رو می کَنه ... نویسنده : مامان سانیار 22:40 عکسهای متفرقه 28 آذر 1389 224 0 0 ادامه مطلب
اولین باری که سانیار خودش سرش رو از زمین بلند کرد ... نویسنده : مامان سانیار 14:50 عکسهای متفرقه 28 آذر 1389 216 0 0 ادامه مطلب
این هم یه عکس از نمای نزدیک وقتی که گل مامانی خوابه ... نویسنده : مامان سانیار 17:35 عکسهای خواب 22 آذر 1389 301 0 0 ادامه مطلب